×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

mey khone

be salamati

داستان طنز "پیرزن های با معرفت "

تعدادى پیرزن با اتوبوس عازم تورى تفریحى بودند. پس از مدتى یکى از پیرزنان به پشت راننده زد و یک مشت بادام به او تعارف کرد.

راننده تشکر کرد و بادام‌ها را گرفت و خورد. در حدود ٤٥ دقیقه بعد دوباره پیرزن با یک مشت بادام نزد راننده آمد و بادام‌ها را به او تعارف کرد.

راننده باز هم تشکر کرد و بادام‌ها را گرفت و خورد. این کار دوبار دیگر هم تکرار شد تا آن که بار پنجم که پیرزن باز با یک مشت بادام سراغ راننده آمد، راننده از او پرسید چرا خودتان بادام‌ها را نمى‌خورید؟ پیرزن گفت چون ما دندان نداریم.

 راننده که خیلى کنجکاو شده بود پرسید پس چرا آن‌ها را خریده‌اید؟ پیرزن گفت ما شکلات روى بادام‌ها را خیلى دوست داریم

نظر یادت نره گلم

دوشنبه 27 دی 1389 - 12:55:47 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


...


استیک


سخنان چارلی چاپلین


سخنان کوروش بزرگ


سخنان بزرگان


...


آرم


طا لع بيني


اس ام اس فلسفی جدید


اندرزهای شکسپیر برای از زندگی


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

288314 بازدید

1147 بازدید امروز

683 بازدید دیروز

2082 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements